جهش تولید؛
با مشارکت مردم
یادداشتی از دکتر حسین شیرزاد
مفهومشناسی «شیوه تولیدکشاورزی »
1398/06/03
مفهومشناسی «شیوه تولیدکشاورزی »
✍️ یادداشتی از دکتر حسین شیرزاد --------
قبل از ورود تفصیلی به بحث، برای فهم دقیقتر نظام بهرهبرداری، در ابتدا باید تعریفی از مفهومی دیگر تحت نام «شیوه تولید کشاورزی» ارائه دهیم. البته مفهوم «شیوه تولید» در اساس با مفهوم «نظام بهرهبرداری» متفاوت است، ولی هر شکلی از نظام بهرهبرداری با صورتبندی ساختاری ناشی از حضور شیوه تولیدی خاص، همگرایی تاریخی دارد.
🔹 بهعبارتی از منظر کارکردگرایی ساختاری (Structural-Functionalism) شیوه تولید بیانگر ساختارهای کلان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است که در یک دوره تاریخی شکل میگیرد و گستره استقرار آن، ابعاد فضایی مشخص دارد؛ مانند شیوههای تولید خردهپایی دهقانی، فئودالی، آسیایی، سرمایهداری و حتی آمیختگی شیوه ای از تولید که برای صورتبندیهای اجتماعی جوامع روستایی مختلف در دوره های تاریخی بهکار برده میشود.
🔸به بیان واضحتر، شیوه تولید، اصطلاحی برای بیان صورتبندی ساختاری ناشی از تعامل محیطهای طبیعی (جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) با یکدیگر است. به هر حال، در تحلیل آراء نظریهپردازان، ترادف معنایی دو مفهوم شیوه تولید و نظام بهرهبرداری، اغلب مشکلساز بوده است. مهمترین این چالشهای توصیفی را میتوان در ادبیات توسعه کشاورزی ارائهشده از سوی نورمن لانگ، تیلور، ملور، چایانوف، جیووانی، گالسکی، تئودورشانین و گودالیه و… جستجو نمود. بر مبنای نظریه نورمن لانگ، شیوه تولید، مجموعهای متشکل از نیروهای تولید (قواعد فنی، منابع، ابزار و نیروی کار) و روابط اجتماعی حاکم بر آن است.
🔹 مناسبات اجتماعی تولید دارای دو بُعد است که، وجهی از آن بر مالکیت (کنترل) ابزار تولید دلالت میکند و وجه دیگر آن به مناسبات میان افراد در فرایند تولید برمیگردد. لانگ، ویژگیهای کشورهای جهان را حاصل برخورد شیوه تولید سرمایهداری با شیوه تولید غیرسرمایهداری در مراحل مختلف توسعه اقتصادی میداند. از این منظر، شیوه تولید، کل نظام اقتصادی ـ اجتماعی یک جامعه را در بر میگیرد. از نظر وی، معنای محدودتر شیوه تولید را باید براساس انواع روابط اجتماعی در درون بخش دهقانی ـ کشاورزی تبیین نمود. بر این منطق، دهقان در عین این که دارای قطعه زمین متعلق به خود بوده و از آن به شیوه بهرهبرداری دهقانی استفاده میکند، ممکن است در یک واحد مکانیزه نیز بهعنوان کارگر کشاورز مزدبگیر باشد و بدینترتیب وارد نوعی شیوه تولید مبتنی بر روابط سرمایهداری شود. او معتقد است هر شیوه تولید، در برگیرنده سطح معینی از تکنولوژی و روابط اجتماعی ویژه است که بهدست آوردن محصول بر پایه آن قوام میگیرد.
🔸در این مفهوم، شیوه تولید به نظام بهرهبرداری -به معنای مجموعهای از عناصر (منابع پایه، تکنولوژی، نیروی کار، سازمان اجتماعی و… ) که دارای مناسبات متقابلاند و سیستمهای ارگانیک کُلگرا را بهوجود میآورند- نزدیکتر است. به عقیده تیلور، شیوه تولید، مرکب از آیندهای از عناصر لازم برای بازتولید عمل اقتصادی است. او صورتبندیهای اجتماعی جهان سوم را تأثیرپذیر از نفوذ سرمایهداری جهانی و آمیزهای از شیوههای تولید سرمایهداری و غیرسرمایهداری میداند که گرایش مسلط به سمت شیوه تولید غالب سرمایهداری است.
🔹 نظر وی تا حدودی به تروتسکیستهایی نظیر ارنست مندل نزدیک است. ارنست مندل معتقد است در شیوه تولید سرمایهداری، بهدلیل فزونی و فربهی ارزش مبادله، چرخه مازاد و بازتولید بهطور مستمر و بازخوردی انجام گرفته و بهرهبردار امکان مییابد بخشی از مازاد ارزش بهدستآمده را به سرمایه نقدی تبدیل کند. در برابر تئوری تیلور، نظریهپردازی چایانوف، درست در نقطه مقابل آراء وی قرار میگیرد که بنابر آموزههای ملهم از انقلاب اکتبر شوروی سابق، به منحصر به فرد بودن ماهیت هریک از نظامهای بهرهبرداری اشاره داشته و معتقد است که هریک از نظامهای بهرهبرداری سرمایهداری، خانوادگی، سهمبری، فئودالیته و اشتراکی، طبیعتاً و عمیقاً منحصر به فرد است.
🔸از این روی، تمامیتلاشها برای ارائه یک قالب تئوری عمومیجهانشمول و معتبر، نافرجام مانده است.از نظر او ارائه یک تئوری اقتصادی ویژه، برای هریک از نظامهای اقتصادی در حوزه اقتصاد، نظری قابل قبولتر است. وی با درک این مقدمه، نظامهای بهرهبرداری خانوادگی، سهمبری، اشتراکی و سرمایهداری را از یکدیگر منفک میسازد
تعداد مشاهده خبر
3301
بار
تصاویر مرتبط
tempShow
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به
سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران
می باشد.
Powered by
Dorsa
Portal